بر اساس نتایج تحلیل های انجام گرفته بر روی شبکه تحویل محتوای شرکت آکامای و پیشبینیهای انجام شده توسط سیسکو، در سالهای 2017 و 2022 به ترتیب 51 و 80 درصد ترافیک کل اینترنت برای سرویسهای ویدئویی از طریق شبکههای تحویل محتوا خواهد بود که گویای اهمیت و ضرورت وجود این شبکهها در اکوسیستم ارائه سرویسهای باند پهن است.
با توجه به رشد کاربردهای چندرسانهای و افزایش ترافیک ویدئویی در هسته شبکههای ارتباطی، امکان ارائه سرویس متمرکز به کاربران انتهایی عملا غیرممکن شده است. بررسی بازار CDN بر اساس برنامههای کاربردی در سال 2013 توسط اینفورما
[1] حاکی از رشد ترافیک ویدئویی (43 درصد) و علاقهمندی کاربران به تماشای محتوای تصویری در دستگاههای موبایل، کامپیوترهای شخصی، لپتاپها و تلویزیونهای متصل به اینترنت است.

هدف اصلی تولیدکنندگان محتوا در استفاده از شبکههای تحویل محتوا، اطمینان از کیفیت سرویس ارائه شده به کاربران نهایی هنگام دسترسی به محتوا است. حداقل اهداف تجاری که یک شبکه تحویل محتوا باید بر روی آنها متمرکز شود شامل مقیاسپذیری ، امنیت ، قابلیت اعتماد ، پاسخگویی و کارایی است که در ادامه هر یک شرح داده شده است.
همچنین با توجه به نوع محتوای تولیدشده توسط صاحبان محتوا، شاخصهای مربوط به کیفیت تجربه کاربری و رضایتمندی مشتری نیز به شاخصهای ارزیابی عملکرد شبکههای تحویل محتوا افزوده میشود.
فناوریهای اصلی بکار رفته در شبکههای تحویل محتوا، شامل توازن بار و تحول محتوا هستند. این دو فناوری بسته به نوع محتوا فرآیند فنی متفاوتی را دنبال میکنند.
در حالی که عموماً اقتصاد اینترنت به عنوان فروش خدمات توسط شرکتها به مصرفکنندگان تلقی میشود، حجم عمدهای از تجارت الکترونیک شامل فروش محصولات و خدمات توسط کسب و کارها به کسب و کارهای دیگر است. در اینجا، چالش اصلی که شرکتهایی که در نظر دارند محتوا و نرمافزارهای کاربردی بیشتری را روی بستر وب ارائه دهند، نگهداری کیفیت و ارتقای تجربهی کاربری است. در واقع یکی از چالشهای اصلی شرکتها در حین ارایهی سریع و مطمئن محتوا و نرمافزارهای کاربردی پویا، بیشتر زمانی نمو پیدا میکند که کاربران نهایی خدمات در نواحی دور از سرورهای اصلی شرکت قرار گرفتهاند. حال زمانی که محتوای ارائه شده به سبب شخصیسازی بسیار بالا و یا ماهیت حساس به زمان، قابل کشکردن نیز نباشد، شرایط وخیمتر نیز میشود. بدین ترتیب با کاهش سرعت ارائهی خدمات، پذیرش نرمافزارهای کاربردی و استفاده از آنها به شدت افت کرده و نرخ خروج ارائهی کاربران نیز افزایش مییابد. این مسائل روی بخصوص شرکتهای SaaS که ماهیت کل کسب و کار آنها بر پایهی کیفیت تجربهی کاربری است، اثرات به شدت منفیتری خواهد داشت. بر اساس پژوهش صورت گرفته توسط گارتنر، در صورتی که نرمافزارهای کاربردی مبتنی بر مرورگر تأخیری بیش از 200 میلی ثانیه را تجربه کنند، کیفیت خدمات و عملکرد آن به شدت تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و برای سایتهای تجارت الکترونیک، قانون کلی آن است که هر صفحه میبایست در کمتر از 2 ثانیه بارگذاری شود که در غیر این صورت کاربران از سایت خارج خواهند شد. شبکههای تحویل محتوا نقش مهمی در چگونگی تحویل محتوا از طریق شبکه اینترنت به کاربر نهایی دارند. در روشهای سنتی، تولیدکنندگان محتوا برای تحویل محتوای خود به کاربران نهایی به CDNهای شرکتهای ثالث وابسته نبودند. با تغییر نوع محتواها و به عنوان مثال تغییر ویدئو از کیفیت استاندارد به کیفیت بالا و سپس کیفیت فوق بالا، چالشی برای تولیدکنندگان محتوا بوجود آمد. این چالش عبارت است از اینکه تولیدکنندگان محتوا باید از شرکتهای ثالث برای شبکههای تحویل موجود کمک میگرفتند و همچنین برای پایش کارایی سرویس خود نیز باید کاملاً به این شرکتها وابسته باشند. از این رو شبکههای تحویل محتوای ابری مطرح شدند که راهکار انعطافپذیر برای تولیدکنندگان محتوا محسوب میشوند و بدین ترتیب تولیدکنندگان محتوا میتوانند به طور هوشمند محتوای خود را بر روی یک یا چند سرور ذخیرهسازی ابری قرار دهند. تعیین موقعیت قرارگیری محتوا بر اساس پوشش، بودجه و پارامترهای کیفیت سرویس فراهم میشود. پیامد کلیدی در استفاده از مزایای مدل پرداخت به ازای استفاده و صرفههای اقتصادی گسترش شبکه است. استفاده از ابر این امکان را برای تولیدکنندگان محتوا فراهم میسازد تا مدیریت بهتر در موقعیتهای ازدحام ناگهانی داشته باشند و همچنین از نیاز به سرمایهگذاری برای توسعه زیرساخت نیز جلوگیری میکند.
از نظر فنی معماری CCDNها با توجه به همبستگی بین CDN و ابر متفاوت است. برای مثال بعضی از CCDNها از فروشگاههای مبتنی بر ابر به عنوان سرور مبدا استفاده میکنند. در این CCDNها، سازوکار عمومی مشابه CDNهای سنتی است. معماری دیگر سازوکارهای ارباب و برده را در بر میگیرند. به طور خاص در این نوع از CCDNها، گره ارباب مدیریت، نظارت و فراهمسازی گرههای برده را بر حسب تقاضا بر عهده دارد. گرههای برده نقش سرورهای POP را بازی میکنند. دادهها در گرههای ارباب که معادل سرور مبدأ هستند، مجتمع میشوند. زمانی که گره برده بخواهد محتوای مورد نیاز کاربر را فراهم کند، با گره ارباب برای واکشی محتوا ارتباط برقرار میکند. معماری CCDN در شکل ذیل نشان داده شده است.

همانطور که در شکل مشخص است، POPها در سطح فراهمکنندگان ابر مختلف توزیع شدهاند و گره ارباب و یا سرور مبدأ مسئول هماهنگی کل شبکه تحویل محتوا است. بر اساس تقاضای موقعیتهای جغرافیایی مختلف و محدودیتهای کیفیت سرویس، گره ارباب گرههای POP برده جدید را با توجه به نزدیکی آنها به مبدأ درخواستهای کاربر، ایجاد میکند. چشم انداز کنونی CCDNها بر روی انعطافپذیری ابر در جهت سادگی و سرعت توزیع محتوا در سراسر اینترنت متمرکز شده است. همچنین توزیعها میتوانند به دو فرم توزیع محتوای وبسایتها و توزیع رسانه تقسیم شوند.
پی نوشت:
[1] Informa Telecoms & Media