فضای سایبری نه تنها اصول حقوق بین الملل، بلکه اصل حاکمیت دولتی را نیز به چالش می کشد و بخشی از مباحث علمی این حوزه، مربوط به وجود و شناخت حاکمیت دولتی در فضای مجازی است. محققان بر این باورند که به دلیل اینکه وجود زیرساخت های فیزیکی برای عملکرد فضای مجازی ضروری است، حاکمیت دولتی در فضای مجازی نیز وجود داشته و بنابراین حاکمیت در فضای مجازی را به عنوان گسترشی از اصل حاکمیت (فرانسز، 2009؛ لریونته، 2013) در نظر گرفته اند.
در حقوق بین الملل، حاکمیت یک دولت، حقوق و تعهدات آن دولت را تعریف می کند. شناخت حاکمیت دولت ها در فضای مجازی به اصل برابری هم مربوط است، بدین معنی که دولت ها باید با هم برابر در نظر گرفته شوند. از این رو، احترام به اصل برابری، احترام کشورها به حاکمیت یکدیگر را سبب می شود (Franzese، 2009؛ Jensen، 2015).
در سطح بنیادی تر، فناوری اطلاعات می تواند باعث تغییر و بازآرایی سیاسی در یک کشور و همچنین بین دولت ها شود. قدرت اطلاعاتی در دستان افراد، به عنوان رقیبی برای قدرت دولت-ملت ها به حساب می آید. اطلاعات می تواند به طور موثری مانع جنگ شده یا آن را تقویت و تشدید نموده و جهت تکامل یا تخریب هر جامعه ای به کار رود.
امروزه بسیاری از قدرت پژوهان نسبت به صحت و کارآیی معیارهای مورد استفاده در ارزیابی توان و قدرت ملی دچار تردید شده اند. این معیارها که عموما بر متغیرهای مجزا مانند اندازه جمعیت، تولید ناخالص ملی، اندازه نیروهای مسلح، وسعت سرزمین، دسترسی به منابع قابل بهره برداری و تولید فولاد، غلات و غیره متمرکز می باشند، هنوز نتوانسته است جزییات مهمی را در مورد قابلیت های یک کشور مشخص در سیاست جهانی فراهم آورد. مجموعه دارایی های در اختیار یک کشور فی الذاته عنصری از قدرت ملی آن کشور نیست، بلکه عنصری از توان ملی آن کشور است. تجلی قدرت در توان نیست. بلکه قدرت، در صورت امکانِ بکارگیری توان به منظور ایجاد تغییر در محیط متجلی می شود. صرفا از طریق برآورد دقیق منابع گوناگون اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی، اطلاعاتی، سرزمینی، جمعیتی و غیره نمی توان قدرت ملی را محاسبه نمود بلکه باید چرخه یا نحوه بکارگیری این منابع را که توسط راهبردها، مفاهیم و روابط درون آن کشور مشخص می شوند، نیز مورد بررسی قرار داد. در یک رویکرد، قدرت ملی مجموعه قابلیت های بالفعل ملی یک کشور است که بتواند در راستای تامین منابع ملی، تغییرات دلخواه را در محیط (منابع) و دیگران (رفتار) ایجاد نماید.

با ورود به عصر فناوری اطلاعات، اقتصاد از انحصار دولت ها خارج شده است. بنابراین یکی از منابع قدرت از کنترل لایه حکومت خارج شده است و کنترل بخش اعم این منابع قدرت توسط بخش غیر دولتی باعث سوق یافتن جریان فراوانی از قدرت به خارج از محدوده کنترل شده است. بخشی از جریان قدرت در حال خروج از سیطره نفوذ دولت ها بوده و به سرعت به کنترل سازمان های غیر دولتی درمی آید. فناوری اطلاعات نقش مردم و ملت ها را در جریان قدرت برجسته ساخته و آنها را قادر به اثرگذاری بر جریان های مختلف سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی اثرگذار نموده است. منبع تولید قدرت و شیوه اعمال آن نیز در حال تغییر از روابط بین ساختارها به روابط بین افراد است.
ویژگی فرکتالی قدرت ملی موجب می شود فرآیندها و پدیده های آن، با یک نگاشت در قالب قدرت سایبری بررسی شوند. پارادایم فرکتالی، یک پارادایم کل نگر است که هر کدام از اجزا می تواند روی کل اثر بگذارد. امنیت ملی در فضای سایبر نیز همانند فضای واقعی شامل دو مولفه امنیت عینی (فقدان تهدید) و امنیت ذهنی (فقدان ترس و نگرانی) در نظر گرفته می شود.